پژمان موسوی
درباره «لیلی گلستان» که امروز
هفتاد و یکمین سالروز تولدش است
نماد یک راه...
قدر شناسی از «لیلی گلستان» و بزرگداشت ۲۳ تیر که او در آن قدم به آغازین سال دهه هشتمِ زندگی اش میگذارد، دلایل زیادی میتواند داشته باشد؛ برای عدهای ممکن است او نماد یک مترجمِ خوب و حرفهای باشد؛ مترجمی که آثار زیادی را به فارسی برگردانده و ایرانیان را با بخشی از ادبیات و فرهنگ غرب آشنا کرده است؛ برای این دسته، قصه شماره ۳ اوژن یونسکو، میرا کریستوفر فرانک، بوی درخت گویاو گابریل گارسیا مارکز، مردی با کبوتر رومن گاری، قصهها و افسانههای لئوناردو داوینچی، بیگانه آلبر کامو،زندگی، جنگ و دیگر هیچ اوریانا فالاچی، گزارش یک مرگ گابریل گارسیا مارکز، یونانیت یانیس ریتسوس، شش یادداشت برای هزاره بعدی ایتالو کالوینو، درباره رنگها، ویتگنشتاین و زندگی با پیکاسو فرانسواز ژیلو نمونه آثاری است که میتواند یک مترجم را شخصیتی قابل احترام و ماندگار در تاریخ فرهنگ یک کشور کند. برای عدهای دیگر ممکن است او یک مؤلف دوست داشتنی با آثاری چون قصه عجیب اسپرماتو، دو نمایشنامه از چین قدیم، سهراب سپهری، شاعر- نقاش و کتابی دو جلدی درباره علی حاتمی و آثارش باشد. عده سومی هم هستند که او را زنی نجیب و اصیل از خانوادهای فرهنگ مدار و هنرمند میدانند که به آرمانهای پدر، مادر و برادر همواره وفادار ماند و سنتهای نیک آنان را به نیکی و درستی ادامه داد. دختر ابراهیم گلستان و فخری گلستان بودن امتیازی است که نصیب هر کس نمیشود و این فرصتی بود که لیلی گلستان بخوبی آن را پاس داشت. همه اینها کافی است تا به احترام لیلی گلستان تمام قد ایستاد و کلاه از سر برداشت اما برای یکی از نسل من لیلی گلستان یک «نماد» است؛ نماد زنی که به خیلی از هم نسلیهای من«امید»،«اعتماد» و« خود باوری» را آموخته است. زنی که در گالری و نگارخانه اش همواره به روی نسل جدید باز است و پذیرای «نگاه»ها و «ایده»های تازه. او با میدان دادن به هنرمندانِ جوان، تاکنون چهرههای زیادی را به حوزه فرهنگ و هنر ایران معرفی کرده و نقشی بیبدیل را از این حیث در حوزه هنرهای تجسمی ایران ایفا کرده است؛ نقشی که به «کشف» هنرمندان و حضور پررنگ آنها در بازار هنر ایران انجامیده است...تولدتان مبارک خانم گلستان...
روزنامه ایران - شماره ۵۹۷۷ سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴