آواربرداری تمام شد، گاه ساختن است.
لیلی گلستان
پرسیدهاید برای انتخابات باید چه کنیم.
باید همگی بسیج شویم و رای بدهیم.
رای دادن یک وظیفه و یک تعهد است و ما باید یاد بگیریم که وظیفهمند و متعهد باشیم.
باید در سرنوشت مملکتمان شریک باشیم. باید سرنوشت را بسازیم.
اگر آقای روحانی بار پیش رای آورد، بدانیم که خواست ما بود.
از زیر کار و وظیفه در رفتن آسانترین راه است. غر غر کردن و نامیدانه حرف زدن هم عادت شده. ترک عادت هم همیشه موجب مرض نیست! بیایید این عادت را ترک کنیم.
راسخ و مطمئن به پای صندوقهای رای برویم وبا علم به این که گول وعدههای پوچ و احمقانه را نخوردهایم رای بدهیم .
رای ندهیم به کس یا کسانی که با وعدهی پول دادن گولمان میزنند و میخواهند گدایان محترمی از ما بسازند یا کسانی که با فقرا عکس میگیرند ولبخندهای مزورانه میزنند.
چشمانمان را باز کنیم و ببینیم این چهار سال گذشته را چگونه گذراندهایم .آواری را که تحویل آقای روحانی دادند، چقدرش را توانست آواربرداری کند. چطور برجام را به راه درست برد و چگونه عزت ایرانی را دوباره به دنیا شناساند. چقدر سنگ جلوی پایش انداختند و چقدر سد جلوی کارهایش گذاشتند. و او با سربلندی و صبوری و زیرکی خاص خودش تمام اینها را تحمل کرد. نمیگویم اشتباه نکرد که حتما کرده. نمی گویم که گلهمند نیستم که نتوانست حیطهی فرهنگ و هنر را آن طور که شایسته بود، سامان دهد . اما درکش میکنم که بیشتر وقتش به آواربرداری گذشت. اما درست گذشت. و حالا مقدار بسیاری از آن آوار هشت سال لعنتی را هموار کرده و هنگام ساختن است.
این فرصت ساختن را از او دریغ نکنیم.
روحانی باهوش و با کفایت است و جسور. اهل محافظه کاری و لاپوشانی هم نیست. آدمهای درستی را هم برای همکاری انتخاب کرده است مثل زنگنه و هاشمی و ظریف و مولاوردی و جهانگیری و صالحی و ترکان ... و این اواخر هم صالحی امیری، که تا این جا خوب آمده.
هرروز مدام به تمام آدمهایی که در کوچه و بازار میبینم یادآوری میکنم که حتما رای بدهند. از شما هم همین خواهش را دارم. به همه بگویید رای بدهند.
من به روحانی رای میدهم.