لیلی گلستان نیاز به معرفی ندارد؛ او سالهاست در کنار ترجمه کتاب، بخش عمده تمرکزش را روی گالریداری گذاشته است و گالری گلستان در ۲۷ سالی که از عمرش گذشته تاکنون توانسته میزبان نمایشگاههای قابلتاملی باشد. گلستان قصد ندارد با برپایی نمایشگاه تنها فرصتی برای نمایش آثار هنری فراهم کند، بلکه او در تمام این سالها با تجربه و درایتی که دارد توانسته به تعداد مشتریهای هنریهای تجسمی بیفزاید و در کنار آن سهم بسزایی در شکوفایی اقتصاد هنر ایران داشته باشد. او معتقد است برای اینکه گالریها بتواند کارکرد واقعی خودشان را پیدا کنند، باید حرفهای و با آموزش وارد این حوزه شوند.
با توجه به تجربه ۲۷ سال گالریداری و برگزاری بیستوچهار دوره نمایشگاه ۱۰۰ اثر ۱۰۰ هنرمند، وضعیت اقتصاد هنرهای تجسمی ایران را چگونه میبینید؟
پرسیدن این پرسش از من با توجه به اقبال خوش نمایشگاه ۱۰۰ اثر ۱۰۰ هنرمند، پاسخ روشنی دارد. تجربه ۲۷ سال گالریداری و ۲۴ دوره برگزاری نمایشگاه ۱۰۰ اثر ۱۰۰ هنرمند نشان داد که اقتصاد هنرهای تجسمی در ایران مسیر روبهرشد خود را طی میکند و متوقف نشده است. البته باید توجه داشته باشیم من و تیمم برای برپایی این نمایشگاه زحمت کشیدیم و در تمام این سالها توانستهایم اعتماد مردم را نسبت به خرید اثر هنری جلب کنیم. و گروهی که در این سالها مشتری گالری گلستان شدهاند به این موضوع واقف هستند که سرمایهگذاری در حوزه هنرهای تجسمی با ارزشافزوده خوبی روبهرو است. البته بهدلیل توافق هستهای حال مردم بهتر شده است و همین امر موجب شده بیش از گذشته به این فکر کنند که اثر هنری هم بخرند.
آیا همه گالریها در جلب مخاطب اقبال دارند؟
متاسفانه این روزها فضای تجسمی ما پر شده از گالریهای قرتیپرتی (لطفا این اصطلاح را همینجور بنویسید!). گالریهایی که هر روز مثل قارچ سبز میشوند، با گارسونهای دستکشپوش و پاپیونزده. گالریهایی که هیچیک کار خودشان را بلد نیستند و تنها با اداواطوار قصد دارند برای خودشان مشتری جمع کنند. این اداواطوارها کار پولدارهای تازهبهدورانرسیده است که فکر میکنند با این رفتارهای غیرحرفهای میتوانند جای خودشان را در عرصه هنرهای تجسمی باز کنند. این رفتار گالریها بیشتر شبیه شو است و متاسفانه بیشتر این گالریها در جذب مشتری، تبلیغات و فروش آثار موفق نیستند. برخی دیگر از گالریها هم فکر میکنند تجارتخانه باز کردهاند و با طمعکاری روی آثار هنری قیمت میگذارند و میخواهند یکشبه ره صدساله بروند. همین امر موجب میشود با عدالت روی آثار هنری قیمتگذاری نکنند، و این رفتارها سبب میشود تمام تلاشهای امثال من برای جلبنظر مشتریهای هنرهای تجسمی تاثیرش را از دست بدهد. با این تفاسیر تا گالریها رفتارشان را با اثر هنری و ارائه آن به مشتری درست نکنند، نمایشگاههایشان با استقبال روبهرو نمیشود.
آیا توصیهای به همکارانتان برای بهبود وضعیت گالریها و وضعیت اقتصاد هنر دارید؟
بله به نظرات من اعتماد کنند و به این فکر کنند که ما گالریدارها قرار نیست به فکر پر کردن جیبمان باشیم، ما آمدهایم کار فرهنگی کنیم و در کنار آن کسب درآمد کنیم. اگر قرار باشد صرفا به فکر کسب درآمد باشیم بهتر است برویم تجارتخانه باز کنیم. کار گالریداری نیاز به آموزش و تجربه دارد و تا زمانی که کار گالریداری در ایران بدون آموزش و برنامهریزی صورت گیرد، تحولی در اقتصاد هنر ما صورت نخواهد گرفت.
با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد هنر در ایران، وضعیت اقتصاد هنر ایران را در عرصه بینالمللی چگونه میبینید؟
باید قبول کنیم آثار هنری ایران تنها شانس این را داشتهاند که به حراجیهای خارجی راه پیدا کنند و این آثار هم توسط خود مجموعهدارهای ایرانی خریداری شدهاند. تا زمانی که هنر ایران موردتوجه مجموعهدارهای خارجی قرار نگیرند ما نمیتوانیم بگویم اقتصاد هنر ما در حوزه تجسمی پیشرفت کرده است.
چرا گالری گلستان در هیچیک از نمایشگاههای بینالمللی شرکت نمیکند؟
من هدفم این است بتوانم در ایران فعالیت کنم و حالاحالاها این ظرفیت را دارد که در حوزه هنرهای تجسمیاش کار کرد و آن را به مخاطبان ایرانی معرفی کرد.