گالری گلستان
  • نمایشگاه اکنون در آنلاین 1
  • نمایشگاه اکنون در آنلاین 2
  • نوشته ها و مصاحبه ها
  • برگزاری نمایشگاه
  • نمایشگاه ها
  • اکنون در آنلاین 1
  • اکنون در آنلاین 2
  • آینده
  • گذشته
  • navigation seperator
  • جستجو و سفارش اثر
  • فهرست هنرمندان
  • درباره ما
  • تماس
ENGLISH
عريضه‌اي نه‌چندان مطول، اندر باب قصه پرغصه كتب اربعه اين كمينه

لیلی گلستان

جناب مستطاب وزیر ارشاد
چهار کتاب از تراجم و تألیفات این کمینه به تفاریق دوسال و سه سال و پنج سال و ١٠ سال به ممیزی گرفتار گشته که به شرح مختصر معروض می‌دارد: اول کتاب محبوب‌القلوب «زندگی در پیشرو» که در سنه ١٣٥٣ خورشیدی به طبع رسید و در سنه ١٣٥٨ به بند درآمد و در سنه هشتاد به چاپ و چاپ چندباره افتاد و از سنه هشتادوچهار تا هذالیوم به صواب‌دید آن وزارتخانه جلیله در محاق ماند لکن از غرایب آنکه همواره در شمایل مختلفه برابر اصل در دکاکین معتبره رویت شده و به دست طالبان غافل رسیده، حتی در بلاد خارجه صاحب «پارانسیپ» و متعهد به حق‌التألیف (یا کاپیرایت)، توسط معروفان شهره به عباس معروفی در دارالکتابش گردون به چاپ‌های مکرر با کاورهای سخیف و سقط افتاده که در توصیفشان معاذالله می‌توان گفت افسد در افسد یا به تعابیر حالیه افست در افست بوده بی‌آنکه مرتکب ترجمه نقشی و سهمی داشته باشد یا آن وزارتخانه عالیه خبری و نظارتی.
دوم کتاب شاعرانه و شورانگیز «میرا» که در سنه ١٣٥٢ به زیور طبع آراسته گشت و فی‌الفور مطبوع طبع همگان واقع شد، اما با کرورها اسف از بخت سیاه‌اش که در سال ١٣٥٨ به دام همان فوق‌الذکران افتاد و به مدت بیست‌ودوسال مترجم میرای «میرا» را در حسرت چاپ مجدد با مجوز معطل نگهداشت درحالی که به مشاهده می‌دید «میرا»اش در سنه‌های متواتره به چاپ چاپ است و عمر این کمینه درگذر و رو به انتها.
سوم نمایشنامه اوندین است که نخستین‌بار در سنه ١٣٦٦ خورشیدی به چاپ رسید اما بیست‌وچهار سال در محاق مجوز رسمی باقی ماند، حال آنکه خدا گواه است که در آن کتاب هیچ واقعه‌ای خلاف عرف حتی در بلده کفرآلود افرنگ نمی‌افتد.
چهارم کتاب گفت‌وگویی است با مرتکب یک سانحه در باب شرحه‌شرحه‌کردن سنت دیرینه قالی‌بافی که در سنه ٨٨ اتفاق افتاد و در ممالک راقیه به آن «پرفورمانس» می‌گویند. سانحه‌ای که در آن مراجعان گویی که بر سر میز «سلف سرویس» فرود آمده‌اند، هریک بنا به سلیقه و مزاج خویش تکه‌ای از آن «قالی» به خون‌بافته را قیچی کرده و می‌برند. اما البته وقتی به خلوت می‌رسند و به کار بی‌معنای خویش می‌اندیشند به ندامت می‌افتند و تکه‌های بریده قالی را زاری‌کنان بازمی‌گردانند، که این می‌تواند برای بر شاخه‌نشستگانی عبرت‌آموز باشد که بن می‌برند.
جناب وزیر جنت‌آمیز جلیل‌القدر:
اکنون که در آستانه نمایشگاه کتاب نود و چهار و انتصاب مدیر جدید دارالکتاب آن وزارتخانه جلیله هستیم امید دارم که در سایه تدبیر فعلیه این کتب اربعه از محاق در‌آید و با انوار درخشان این زمانی به رویت مشتاقان برسد.
با آرزوی توفیق من البد و الی الختم
کمینه کمترین لیلی گلستان
 

روزنامه شرق، شماره ۲۲۹۱، دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴

دسته بندی
مصاحبه ها
نوشته های لیلی گلستان
نوشته های دیگران
عناوین
انصاف نيست
نامه سرگشاده به پروانه سلحشوري
آقاي روحاني تشريف داريد؟
روايت ليلي گلستان از اولين اكسپوي هنرهاي تجسمي تبريز
خواستم، شد.
ليلي گلستان اعلام كرد به چه كسي راي مي‌دهد
كافه نادري در دو قاب
درباره‌ي رفتن آقاي جنتي و باقي قضايا
نامه‌ي اعتراضي ليلي گلستان به رياست جمهور
دل‌نوشته ليلى گلستان در سوگ عباس كيارستمى
چرا هيچ كس شفاف نيست؟
عريضه‌اي نه‌چندان مطول، اندر باب قصه پرغصه كتب اربعه اين كمينه
صبور باشيد، صبوري همراه با لبخند
شواليه‌اي بدون‌نيزه و سپر هستم
الو، الو، اين جا تهران
اندر بابِ حكايتِ مترجمي كه منتظرِ هزاره‌ي بعدي است
سه قصه و ماركو گريگوريان
چهار اپيزود از صدها اپيزود يك زندگي
ماركز، ماركز عزيز!
خود زندگي بود

آدرس: دروس، خیابان شهید کماسایی، شماره 34

تلفن: 22541589

ایمیل: info@golestangallery.com

© 2014 Tanin.netAll rights reserved. No parts of this site maybe reproduced without our permission.
معرفی کتاب
مردي با کبوتر
نویسنده: رومن گاري
ناشر: نشر آبي

گلستان در رسانه ها
نقاشي هايي با عنصر خيال پردازي
گفت و گو با لیلی گلستان به بهانه نمایش آثار مسعود کیمیایی